Saturday, March 25, 2006



لباس قره پاپاق

لباس مردان قره پاپاق همان لباس عمومي ايران بوده: كلاه نمدين استوانه اي، چاكت بلند قباگونه، شلوار نسبتاً گشاد با پاچه تنگ. لباس زنان درست همان چيزي بوده كه امروز در ميان عشاير مغان و اردبيل رايج است: چارقد، پيراهن با دامني پر چين بلند كه تا روي پا مي‌رسد، كت، جليقه و كلاه يا عرقچين مليله دوزي شده.

تا سال 1330 به عنوان زيور بچه‌ها چيزي مربع شكل به طول و عرض 7 سانتيمتر (با آويزه‌هاي باريك بطول 5 سانتيمتر) از پارچه مي‌دوختند و روي آن را «ناغده دوزي» مي‌كردند و از دوش و سينه كودك مي‌آويختند، گاهي يكي دو دعاي نوشته شده در لفافه نيز كنار آن ديده مي‌شد.

نغده: ناغدا: هر نوع زينت آلات آويخته شده بر انسان، غير از نقره و طلا. (واژه تركي است). گفته شده نغده همان مليله دوزي است البته آويزه‌هاي روي مليله نيز نوعي نغده است. نغده بيشتر از انواع صدف، گوش ماهي ريز، شكلكهاي ريز ساخته شده از چوب گردو و گلابي و حتي سنجد، دانه‌هاي ريز دوخته شده از پارچه شبيه «تيله» و «قوتاز»هاي كوچك و... كه روي مليله دوخته مي‌شدند، مليله نيز مي‌تواند بدون اينها دوخته شود.

قوتاز: در اصل دو غده بيضوي شكل كه بطور طبيعي در زير چانه بعضي از گوسفندها آويزان است. قوتاز مصنوعي را از پارچه و گاهي از چوبي كه روي آن پارچه دوخته‌اند مي‌ساختند كه ريشه هائي از آن آويزان مي‌شد، (درست مانند آنچه كه امروز در انتهاي بند طناب پرده‌هاي بزرگ خانه‌ها و كاخ‌ها مي‌بينيم) از گردن شتر و گاو و گوسفند مي‌آويختند و هنوز هم مي‌آويزند. به اين قوتازهاي ريشه دار «پونچاق» هم مي‌گفتند.

در ميان عشاير مغان هنوز هم اسامي بعضي از افراد قوتاز است.

بادِش: لوله بافته شده از پشم كه از مچ پا تا زانو را مي‌پوشانيد و بندي هم در زير كف پا داشت، معمولاً از روي شلوار پوشيده مي‌شد و مخصوص مردان بود.

دولاما: چيزي كه امروز هم در سربازخانه‌ها به پا (ميان مچ و زانو) مي‌پيچند.

عبا: عباي ماليده شده از نمد، مخصوص چوپانهائي كه شب را در صحرا مي‌گذارنيدند.

پستك: جليقه نمدي.

چَرَكه: مخصوص خانمها: پارچه مشكي به طول سه متر و عرض نيم متر بطور حلقه‌اي در جشنها مورد استفاده بود، يك طرف حلقه روي شانه چپ و طرف ديگر آن به صورت آويزان در زير دست راست قرار مي‌گرفت كه پائين‌ترين لبه آن تا زانوي پاي راست مي‌رسيده است.

آشيرما: آشيرمه: مهره‌هاي درشت منجوق، ياقوت، فيروزه، گلوله‌هاي توپر و تو خالي از نقره و احياناً طلا، با تعداد غير معيني چيده شده بر نخ كه بصورت حلقه به طول 75 سانتيمتر كه بر عكس چركه از شانه راست آويخته مي‌شد و در زير دست چپ قرار مي‌گرفت كه نقاط پائيني آن با لبه كت مساوي مي‌گرديد.

شَدّه: پارچه ارغواني يا مشكي كه خانمها از روي چارقد و نچك (لچك) مانند «شمله» به سر مي‌بستند.

گل، گل: ـ بيا بيا ـ بافته ريشه داري است كه بر روي شدّه مي‌پچيدند بطوري كه ريشه‌ها تا روي ابروها آويزان مي‌شدند، عرض اين بافته 60 سانتيمتر و طول آن 2 متر مي‌شد، بلندي ريشه‌ها نيز به 8 سانتيمتر مي‌رسيد.

سلسله: زنجير طلا همراه با سكه‌ها (پولكها)ي رديف شده به طول 30 سانتي متر كه گاهي از روي گل گل و گاهي نيز از روي شده و در مواقعي از بالاي چارقد مي‌آويختند، اين زنجير سلسله وار را كلاً از نقره هم مي‌ساختند.

شال: پارچه سرخ رنگي كه از بالاي لباس‌هاي عروس به سر او مي‌كردند و از خانه پدر تا خانه بخت مي‌بردند.

قاراپاپاق نوعي چارقد داشته كه به تقليد از ارامنه بوده است، پارچه لوزي شكل بزرگ، كه يكي از زاويه‌هاي قطر كوچك آن در بالاي پيشاني و سر قرار مي‌گرفت.

زاويه مقابل آن در پشت و دو زاويه ديگر جمع شده بر روي سينه گره مي‌خورد، سپس هر كدام از آنها (دو زاويه) از روي شانه سمت مخالف عبور كرده و در پشت باز به هم گره مي‌شدند به همان شكلي كه امروزه خانمهاي ارمني و آشوري در مراسم كليسائي از آن استفاده مي‌كنند.

و نيز عرقچين استوانه‌اي با پولك‌هاي زياد، را از كردها گرفته بودند. گويا هر دوي اينها هنوز هم تا اندازه‌اي در ميان آ نان ديده مي‌شود.

پس از آنكه دامن پرچين بلند از رسم مي‌افتد، جاي آن را «تومان» ـ نه تومبان ـ مي‌گيرد همانطور كه قبلاً گفته شد، تومان واژه تركي به معناي ده و «ده ها» و گاهي «دهگان» رياضي، است.

تومان، دامن پرچين و مطابق معناي خودش، دست كم از 10 متر پارچه دوخته مي‌شده كه از كمر تا زانو مي‌رسيده است.

كوله جه: ـ كورجه: شايد از ريشه «كرك» و «كركچه» باشد: چاكت بلند شبيه «قباي چاكتي معروف ايراني» كه از كمر به پائين چينهاي كم داشته است، اين لباس هم مردانه و هم زنانه بوده است.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home